هیچ کس پاسخ نمی دهد. قضیه اگر چیز کمی میبود، هر کس با افتخار می گفت: "من." اما اینکه توانمندش کند، معنایش این است که حد اقل آدم باید نصف زندگیاش را به او بدهد. خوب این برای همه سخت است. مخصوصا برای آنهایی که زندگی را کمکم جمع کرده بودند. حتی خیلی وقت ها پیش میآمد که برای یک ذره غنیمت جانشان را هم کف دستشان بگذارند. پس بنا بر این، در این لحظهها، هیچ چیز بهتر از سکوت نیست. پیامبر اکرم حرفش را دو باره تکرار میکند اما سرهای بعضی پایین بود و پایین تر میروند بار سوم که حرفش را تکرار میکند، حضرت علی از جا حرکت میکند که: "من." ادامه مطلب...
کلمات کلیدی:
اسلام اختیار کردن شاه بربر به دست قشمشم
پیش از این در جایی یاد آور شدم: در رابطه با داستانهایی که در فرهنگ عامیانه جای دارند، کار ما صرفا نقل آن داستان هاست. کاری به صدق و کذب آنها نداریم. میخواهیم بگوییم، در بین مردم ما، چنین چیز هایی وجود دارند و سینه به سینه منتقل میشوند. در این زمینه هیچ تحلیل وتفسیری ارائه نمیدهیم، چرا که بعضی از این داستانها سر به اسطوره میزنند. اسطوره را میگویند، روح جمعی یک ملت است. یک ملت علاوه بر چیز های دیگر به ستون اسطوره نیز تکیه دارند. اگر روزی این ستون از جا کنده شود، ممکن است آن ملت هم متزلزل به نظر آیند. ادامه مطلب...
کلمات کلیدی: